ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

تولد دو سالگی عدیدم

دیروز سومین بیست و هفتم اردیبهشت ماه شاد و خاطره انگیز رو پشت سر گذاشتیم. روزی به یاد موندنی و شیرین. دیروز خدا روشکر همه چیز عالی بود البته اگه باز کیک تولد رو نادیده بگیریم. طرح داده شده برای کیک با اون چیزی که جناب قناد سرهم بندی کرده بود خیلی متفاوت بود. در واقع اگه یه کیک آماده خریده بودیم شاید شکل و ظاهرش خیلی بهتر از کیکی بود که مثلا سفارش داده بودیم. چیزی نگم بهتره آخه می ترسم مامان و بابای ناناسی یاد کیک بیفتن و ناراحت بشن ولی من که تا کیک رو دیدم اساسی اعصابم ریخت بهم و جناب به اصطلاح قناد خیلی شانس آورد که من همراه مامان و بابای یاسمین زهرا نرفتم کیک رو بگیرم، چون اونوقت اگه خوش شانس بود باید فقط یکی دو هفته قرص اعصاب میخورد نامرد...
28 ارديبهشت 1392

امروز روز تولد دخترمه

 خاطرات دوسال پیش رو دارم مرور میکنم،اونهمه استرس همراه با یه شور و شوق  عجیب و هزار تا فکر و احساسی که نمیشه به زبون آورد و نمیشه نوشت! الان دوسال از اون روزها میگذره و جنینی که توی شکمم بود و هر از گاهی قلقلکم میداد امشب بعد از ٣ ساعت کشمکش روی پاهام خوابید.نوزادی که توان درخواست کوچکترین خواستش رو نداشت الان اونقدر بزرگ شده که بعد از نماز بهم میگه:مامان ابول باچه(قبول باشه).   هنوز عطر شیری تنش توی مشاممه ،باورم نمیشه نوزاد کوچولوی من اونقدر بزرگ شده که گاهی دستاشو میبره بالا و میگه:مامان اینجو عطر بزن. دوسال پیش وقتی یه نوزاد کوچولوی ٢٦٨٠ رو دادن بغلم آرزو میکردم که کاش زمان تندی بگذره ...
27 ارديبهشت 1392

برای دو سالگی تو

  نازدانه بهشتی ما، تولدت مبارک!     زیباترین لحظه های زندگی را با تو بودن تجربه می کنیم و این یعنی اوج بارش نعمت و رحمت خدا . خدا را خالصانه و خاضعانه به خاطر داشتن تو سپاسگزاریم و به پاس داشتن تو، زیباترین هدیه بهشتی،  هر لحظه و هر دم، خالق بی همتای آفرینش را شاکریم. خداوندا، در اوج خوشبختی و شکران نعمات بی منتهایت، از تو می خواهیم این رحمت بی منتهایت را، نثار همه مادران و پدران آرزومند و منتظر بگردانی... خداوندا، بی هیچ حرف و توضیح شکرت، شکرت همانند همیشه به اندازه هرلحظه و هر دم از ازل تا ابد... خدایا شکرت، شکرت خدا     سالم باشی و شادا...
27 ارديبهشت 1392

1 روز مونده

تنها روز مونده به تولد دوسالگیت. عزیز دلم نمیدونم چرا نزدیک تولدت که شد مثل پارسال تب کردی دیشب شده بودی رنگ لبو و داغ داغ اما الان خیلی کم تنت گرمه خدا کنه خوب باشی میخوام فردا بهت حسابی خوش بگذره. فدات بشم که بهت میگم مواظب خودت باش برگشتی میگی : مماظی مامان باچ! صبح بهت میگم املت میخوری میگی: الان نه! بهت میگم خب تو که چیزی نخوردی میگی: نمنون من آب کوردم (بین ک و ق). عمه انسیه من زحمت کشیدن یه لباس خیلی خوشگل دادن باباجون هادی برای تولدت ،دیشب تا بابا اومد لباس رو دادن بهت. کردیم تنت سه ساعت نشسته بودی جلوی آینه و هی ناز میکردی و بعدش میچرخیدی و میرقصیدی و کلی ذوق خودت میکردی بعدم میرفتی توی اتاق م...
26 ارديبهشت 1392

2 روز مونده

تنها  روز مونده به تولد دوسالگیت. همش میری خونه بابا جونها و گلهای توی گلدون و باغچه رو میکنی امروزم داشتی برام تعریف میکردی که: من گل میتنم! منم بهت گفتم نباید گل بکنی تو هم گفتی :عام پام پام موخونه (خ رو بهتر میگی قبلا کامل میگفتی ق) گل بتنید من تندم!( عمو پورنگ شعر میخونه میگه باید گل بکنید منم کندم)منم براش شعر عمو پورنگ رو خوندم و گفتم منظور عمو اینه که نباید گل بکنید ولی شما گوش که ندادی هیچی بعدشم گفتی: عام پام پام موخونه گل بخولید!( بخورید). ١٦ تا کلمه رو میتونی بخونی: آب آّبی بستنی ماهی جارو مامان بابا زهرا یاسمین زهرا توپ تاب کلاه پا مو موش پ...
25 ارديبهشت 1392

3 روز مونده

                                        تنها روز مونده تا تولد دو سالگیت   یه توتو روی ماشینمون خرابکاری کرده تو هم حساس اونروز داد میزدی: توتو ماکین دندیین دهلان پیپی نکن، بلو دتویی پیپی بکن !(توتو ماشین یاسمین زهراست اینجا  پیپی نکن برو دستشویی پیپی بکن). وقتی میریم مام اونقدر میمونی که پاهات چروک میشه بعدش میگی: مامان پیر تدم ،دیروز پاهاتو گرفتی بالا و میگی:...
24 ارديبهشت 1392

4 روز مونده

فقط روز مونده به تولد دوسالگیت. امروز از شیطونیهات و کارهات به صورت تصویری عکس میذارم: مدل جدید تلویزیون دیدن قدنگه؟(قشنگه) یعنی دستش قرمز شده سوخته میزنتش توی آب میگه:موتوزه(میسوزه) بدون شرح! مامان بیا جارو بقی بدنیم! پروژه چسبوندن لواشک روی پنجره به اتمام رسید! قایم باشک من اونجا بودم! هندونه یا به قول یاسمین(endoone) بستنی خوردن دو عدد فنچ -این پست توسط...
23 ارديبهشت 1392

5 روز مونده

تنها  روز مونده به تولد دوسالگیت گلم. از کارهای مورد علاقت خوندن شعر و کتابه،دوست داری خودت لباسهاتو بپوشی و امروز بلوز و شرتت رو خودت پوشیدی اما بعدش اومدی گفتی: مامان عبضی پوچیدم دیدم شورتت رو وارونه کردی پاهات. با آب و تاب کتاب میخونی امروز برای بار اول تونستی بگی قورباغه البته میگی: قورغابه محمد برات آدامس خرسی خریده بود اما تو که آدامس خرسی دوست نداری، برا همین دادی به من و بابا احسان حالا صبحی میگی: ممد آدانس کرته قریده من نقوردم مامان قوردش برا خاله سارا هم پشت تلفن گفتی بعدش خاله گفت چرا تخوردی؟گفتی؟دوست ندارم آدانس موزی بقر!  بهش میگم داریم میریم خونه باباجون هادی میگه: نه بابا ...
22 ارديبهشت 1392

6 روز مونده

تنها روز مونده به تولد دو سالگیت امروز شنبه 21 اردیبهشت ماه 1392 هست و یه روز خاص و ویژه! میدونین امروز روز تولد کیه؟؟؟   مامان ندا یا ماماندای مهربون یاسمین زهرای کپل،     تولدت مبارک! انشااله همیشه سالم و سلامت باشی و زیباترین لحظه ها در انتظارت باشه. شاد شاد شاد و موفق و پیروز باشی.   به قول یاسمین زهرا: مامان دوست دارم!   از طرف: بابا آدی، مامان جون تناز ، آله ددا ، تالا،  عامو علیدا، ممد و دادیین دلا و باباتان   -   دیروز جمعه 20 اردیبهشت 92، تو یاسمین زهرا و پسمل خاله شیطونت من (خاله هدی)، مامان جون و ماماندا رو کلا...
21 ارديبهشت 1392